تنهاگریز گاه و جان پناه ِ من
آغوش ِ غمگسارِِ تنهایی استرفیقی که
بی من و با مَنَشبی گلایه گذشت
از او گریختنمصیبتی بودکه مکرر نخواهد شد .
زری مینویی .