از ناگفته های ِ مادر.
**
آموزگاری ساده ام
سادگی مهربانی ست
مهربانی راستی ست
راستی بُر نایی ست
بُرنایی رهایی می آفریند
رهایی زندگی ست
زندگی خود به خود زیبا نمی شود
تیره گی ,
باری به هر جهت
روشنا نمی شود
تنهایی
بی تنی ست
بی تنی ِ بی تکاپو
تن ها نمی شود
تن ها شدن ,
عشق می خواهد و
نوازش و
کوششِ بسیار
من شاعر نیستم
ساده نویسم
یا بهتر بگویم
خود- نویس ام
نماز خوانم اما ,
دنبال مهر ِ معمول
نمی گردم
مُهرم ,
فِشرده ی باد است و خاک و آتش و آب
به دستهای خالی ام نگاه نکنید
دلم پر از زندگی ست
زندگیِ دلم غنی ست
و میزان رفاقت ِ من و
عشق و نان و نمک
در رقم نمی گنجد
گفته باشم باز
که شاعر نیستم
ساده نویسم
اگر به بی خود نویسان
بر نَخُورد ه باشد
خود- نویس ام .
زری مینویی