در من
دوغنیمت می موجد
که اگز غیبت داشت
نه می دانستم
هیجان _ سرخ آبی چیست
نه میتوانستم
رنجم را گنجینه کنم
یکی شعراست و
آن دیگر رویا
شعر که میتواند ترجمان ِ نگاه یک قناری
به تکه ای از آبی _ آسمانی باشد
و رویایی که میتواند
لبخند بنفشه ای باشد
به شنزاری
که روزگاری
همآغوش آقیانوشی بود
و این دو غنیمت
و این دو قناعت
و این دو
چه همخوانی_ شگفت انگیزی دارند
با سایه ی سبزی
که هنوز نمی دانم
نبیره ی عشق است
یا ته نشین_ خاطره ی دور _ دوستی
هنوز نمی دانم !
زری مینویی